کتاب ها دوستان دیرینه بشر هستند که راهنماهای خیلی خوبی در همه ادوار بوده اند.انسانها از زمانهای گذشته سعی بر ثبت و نگهداری از اطلاعات،اکتشافات و تاریخ خود داشته اند.با گذشت زمان و پیشرفت علم موضوع ها و محتویات کتاب ها نیز متنوع تر و پیشرفته تر شد.اما در حال حاضر با وجود تکنولوژی،کتاب ها ارزش خود را از دست داده اند و تعداد آنها روز به روز در کتابخانه ها کمتر و کمتر میشود و جای آنها را کتاب های دیجیتالی میگیرد.مطالعه کتاب باعص فعال ماندن مغز میشود زیرا زمانی که ما کتابی را میخوانیم مغزمان خود را مجبور به تحلیل و بخاطر سپردن اطلاعات جدید میشود و همین امر باعث میشود که مغز ما فعال بماند.کتابهای چاپی باعث میشوند که ما حتی روزی 30 دقیقه از دنیای مجازی خارج شویم و به خودمان استراحت دهیم.امروزه خواندن کتاب چاپی نوعی تنوع در زندگی روزمره مان به حساب می آید.بهتر است گاهی به کتاب فروشی ها سری بزنیم،کتاب ها باعث پیشرفت ما میشوند.
اگر کتابی که میخوانیم کتاب مورد علاقه ما باشد میتواند سرگرم کننده باشد و حتی باعث رفع خستگی ما شود.کتاب ها به ما آرامش را هدیه میدهند زیرا کتاب خواندن ذهن و فکر ما از دنیای کنونی جدا شده و به دنیای کتاب ها سفر میکند و همین امر باعث آرامش برای ماست.با سفر کردن ذهنمان به دنیای کتاب میتوانیم استرس ها را از خودمان دور کنیم.برای مثال:
زمانی که در صف انتظار هستیم یا در تاکسی وسط ترافیک،کتاب خواندن میتواند گزینه مناسبی باشد.
افرادی موفق تر هستند که زیاد مطالعه میکنند.کتابها ما را برای رسیدن به هدفمان راهنمایی میکنند.هر شخصی میتواند کتاب مورد علاقه خود را جستجو کند،کتاب خواندن به ما انگیزه میدهد و مارا به سمت هدفمان راهنمایی میکند.
برای پیدا کردن کتاب خوب حتما لازم نیست همه کتاب فروشی ها را جستجو کنیم بلکه با تهیه لیست و جستجو در سایتهای معتبری مانند آمازون میتوانیم کتابی را که با سلیقه ما همخوانی دارد پیدا کنیم.برای مثال:
شما میتوانید در سایت آمازون کتاب مورد علاقه خود را جستجو کنید و در قسمت نظرات کاربران کتاب بعدی خود را پیدا کنید.در آنجا ممکن است پیشنهادهای جالبی باشد که نزدیک به سلیقه شما باشد.
پس کتاب دوست،راهنما و مشاور ماست که میتواند به ما درحل خیلی از مشکلاتمان کمک کند.
خیلی از آدمها از فواید خواندن یک کتاب خوب خبر ندارند. با روزی ۱۰ دقیقه کتاب خواندن، شما میتوانید وارد یک دنیای جدید شوید، و با یاد گرفتن چیزهای جدید از این دنیا، زندگی خودتان رو بهبود ببخشید. آسمونی در این مقاله معرفی کوتاهی از کتاب و همچنین 20 فایده کتاب خواندن و مطالعه را برای شما خوبان تهیه کرده است.
کتاب مجموعهای از صفحات نوشتهشده، مصور، چاپشده یا صفحات خالی (صفحه سفید و نانوشته)؛ ساختهشده از جوهر، کاغذ (ورق)، پوست حیوانات یا مواد دیگر (چسب، نخ و…) است که معمولاً از یک طرف یا سمت به یکدیگر محکم شده یا متصل میگردند. هر صفحه در کتاب، ورق و هر سمت یا روی هر ورق، صفحه نامیده میشود.
به مجلّدکردن کتاب به اصطلاح صحافی گفته میشود. کتاب در اندازههای گوناگون وجود دارد. در ایران قطع رحلی، وزیری و جیبی از معروفترین قطعهای کتاب است. کوچکترین کتاب دنیاکه یک انجیل است، در موزهٔ کلیسای وانک اصفهان نگهداری میشود. اولین کتاب به زبان فارسی در هلند و به دست یک ارمنی به زیور طبع آراسته شده است. از انواع دیگر کتاب، کتاب دیجیتالی (e-Book) است که کتاب در قالب بستههای نرمافزاری مانند پیدیاف ارائه میشود که وسایلی نیز به نام کتابخوان الکترونیکی مانند آمازون کیندل برای خواندن آن به کار میرود. نمونهٔ دیگری از کتاب غیرچاپی، کتاب صوتی است.
تاکنون تعریف مشخص و کاملی که بتواند مفهوم تمام انواع گوناگون کتاب را دربربگیرد، ارائه نشدهاست و نخواهد شد. اما یکی از تعاریف معتبری که برای کتاب ارائه شدهاست، مربوط به سازمان یونسکو میشود: کتاب نوعی اثر چاپی صحافیشدهاست که بیشتر از ۴۹ صفحه داشته باشد و مانند نشریات، تحت یک عنوان ثابت، بهصورت دورهای منتشر نشود تعریف دیگری نیز کتاب را «مجموعهای از لوحهای چوبی یا عاجی یا مجموعهای از ورقهای کاغذ، پوست آهو یا مادهای مانند آن، اعم از دستنویس یا چاپی که با هم به نخ کشیده یا صحافی شده باشند» معرفی کردهاست.
واژهشناسی
واژه کتاب از زبان عربی وارد فارسی شدهاست. در فارسی میانه نامک (به فارسی دری نامه) به طور عمومی به کتاب اطلاق میشد و فروردگ به آنچه امروز عموماً نامه خوانده میشود. در دورهٔ تکوین فارسی دری نیز نامه به معنی مطلق کتاب به کار رفتهاست. در فارسی میانه از اصطلاحات تخصصیتر ماتیکان (رساله) و نسک (برای بخشهای اوستا) استفاده شدهاست. کلمهٔ نُبی که همریشه با نبشتن (نگاشتن) است و معنای مطلق کتاب یا نوشته از آن مستفاد تواند شد، در فارسی دری به معنی خاص قرآن به کار رفتهاست.
پیشینه
کتاب قدمتی پنجهزارساله دارد. کتابهای نخستین به شکل لوحهای گلی بودند. اما با گذشت زمان، با توجه به دسترسی بشر به امکانات جدید و تغییر نیاز بشر به ارتباطات و اطلاعات، شکل کتابها تکامل یافت.
فواید کتاب خواندن و مطالعه
مطالعه، یک فرایند فعّال ذهنی است
برخلاف تلویزیون، کتاب ها شما را وادار می کنند که از مغز خود استفاده کنید. در هنگام مطالعه شما بیشتر فکر می کنید و باهوش تر می شوید.
مطالعه، پایه های مهارت را می سازد
برای هر موضوعی روی کره زمین، کتابی نوشته اند که می توان آن را مطالعه نمود. چرا؟ چون کتاب خواندن به روشن شدن موضوعات پیچیده کمک می کند. کتاب ها اطلاعاتی را فراهم می کنند که خیلی اوقات از بحث های کلاس درس عمیق تر هستند.
مطالعه، واژگان شناخته شده شما را افزایش می دهد
به خاطر دارید که در دوران ابتدایی چگونه معنی یک کلمه را با خواندن لغات دیگر موجود در یک جمله یاد می گرفتید؟ همین فایده را کتاب خواندن دارد. مخصوصاً وقتی که کتاب های سنگین (از نظر مفهومی) را مطالعه می کنید، خودتان را با لغت های جدیدی مواجه می ببنید که در حالت عادی با آنها سر و کار ندارید.
مطالعه به شما این امکان را می دهد که به صورت اجمالی با سایر فرهنگ ها و مناطق آشنا شوید منطقه مورد علاقه شما برای گذراندن تعطیلات کجاست؟ به شما پیشنهاد می کنم که درباره آن مناطق خیلی مطالعه کنید. هرچه اطلاعات بیشتر، بهتر! کتاب ها می توانند افق دید شما را با ارایه آنچه این مناطق برای دیدن دارند، گسترش دهند.
مطالعه، تمرکز را افزایش می دهد
همانطور که قبلاً اشاره کردم، مطالعه کتاب از قوای ذهنی بهره می برد. این باعث می شود که شما در بلند مدت روی آنچه مطالعه می کنید تمرکز کنید. برخلاف مجلات، مقالات اینترنتی یا ایمیل ها که ممکن است حاوی بسته های اطلاعاتی کوچکی باشند. کتاب ها همه ماجرا را بیان می کنند. از آنجایی که شما برای مطالعه مجبورید تمرکز کنید، مانند ورزش کردن، تمرکز خود را ورزیده تر می کنید.
مطالعه باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود
با مطالعه کتاب های بیشتر، آگاهی و تجربه شما در رابطه با مطالبی که می خوانید بیشتر می شود و به افزایش اعتماد به نفس تان کمک می کند. از آنجایی که شما خوب مطالعه می کنید، دیگران برای دریافت پاسخ سوالات خودشان مجذوب شما می شوند. این باعث می شود که شما احساس بهتری نسبت به شخصیت خود داشته باشید.
مطالعه، حافظه را تقویت می کند
تحقیقات نشان می دهند که اگر شما از حافظه تان استفاده نکنید، آن را از دست خواهید داد. جدول کلمات متقاطع نمونه ای از بازی هایی است که می تواند آلزایمر را کاهش دهد. مطالعه راهی است غیر از روش های بازی با کلمات که می تواند حافظه شما را تقویت کند. مطالعه مستلزم به خاطر سپردن جزییات، رویدادها و در کتب ادبی، موضوع داستان، مضمون و شخصیت هاست.
مطالعه، انضباط فردی را افزایش می دهد
همه ما به اهمیت مطالعه واقفیم و می دانیم که باید مطالعه را در برنامه روزانه خود بگنجانیم؛ اما چه کسی به واقع این کار را می کند؟ نکته همینجاست. اگر ما برای مطالعه زمانبندی و برنامه طراحی کنیم، همین باعث افزایش انضباط ما می شود.
مطالعه به ما این امکان را می دهد که همه جا مطلب بیاموزیم
کتاب ها قابل حمل هستند. از آنجایی که شما می توانید کتاب ها را با خود به هر کجا که می خواهید ببرید، می توانید هر جا که باشید، مطلب بیاموزید.
مطالعه، خلاقیت را افزایش می دهد
با مطالعه کتب بیشتر و قرار دادن خود در معرض اطلاعات کامل تر، می توانید سطح خلاقیت خود را افزایش دهید. مغز شما می تواند مطالب کتاب های مختلف را برای دستیابی به راه حلی جدید برای یک مساله با هم ترکیب کند.
مطالعه این امکان را به شما می دهد که در رابطه با موضوعی صحبت کنید
آیا تا به حال پیش آمده است که در بین دوستان یا فامیل و یا همسرتان حرفی برای گفتن نداشته باشید؟ این خیلی عذاب آور است. این شرایط ممکن است برای زوج های متأهل دغدغه زا باشد و زندگی زناشویی شان را در خطر ببینند. در صورتی که اگر شما کتاب های زیادی خوانده باشید، همیشه حرفی برای گفتن دارید. شما می توانید درباره مضامین ادبی که در رمانی خواندید صحبت کنید و یا اطلاعات علمی که از کتاب های علمی آموخته اید را بیان کنید. به این صورت مطالب زیادی برای بیان کردن دارید.
مطالعه کتاب، سرگرمی ارزانی است
افرادی هستند که مبالغ زیادی را برای خرید فیلم های جدید هزینه می کنند، در صورتیکه با هزینه ای کم نیز می توان کتبی را خرید که تا 2 ماه آدم را سرگرم کند. توجه داشته باشید که کتاب هایی را بخرید که به موضوع آن علاقه داشته باشید.
مطالعه این امکان را به شما می دهد که به اختیار خود مطلب بیاموزید
تحصیلات رسمی در سیستم آموزشی کشورها، نیازمند صرف زمان در بازه های تعریف شده است. مثلاً باید هر روز ساعت 8 صبح تا 2 بعد از ظهر، در مدرسه حاضر شوید و درس بیاموزید. ولی مطالعه کتاب این امکان را به شما می دهد که مطالب مورد علاقه خود را در هر زمانی که دوست دارید بیاموزید.
مطالعه، مشارکت ذهنی جدید ایجاد می کند
هر چه شما کتاب های بیشتری مطالعه می کنید، عمق و پهنه آگاهی شما گسترش پیدا می کند و قابلیت شما برای مشارکت با دیگران بیشتر می شود. در حین مطالعه یک کتاب برای دریافتن پاسخ یک مشکل، شما ممکن است که پاسخ بسیاری مشکلات دیگر را نیز دریابید.
مطالعه، قوای استدلال شما را افزایش می دهد
کتاب برای حرفه ای ها حاوی دلایلی در جهت یا برخلاف عملکردشان است. یعنی وقتی زیاد مطالعه کنید، قادر خواهید بود با استفاده از دلایلی که دارید، انجام یا عدم انجام کاری را بررسی کنید و به بهترین نتیجه برسید.
مطالعه کردن، مهارت های شما را می سازد
برایان تریسی می گوید: یکی از راه هایی که بتوانید در زمینه مورد نظر خود خبره شوید این است که حداقل 100 کتاب درباره آن موضوع بخوانید؛ او همچنینی می افزاید که اگر این کار را برای 5 سال ادامه دهید، به یک حرفه ای بین المللی تبدیل خواهید شد. با کمک اینترنت و سایت ها و وبلاگ های معتبر و موثق، شما قادر خواهید بود که این زمان را به 2 تا 3 سال کاهش دهید.
مطالعه، شما را از مضرّات دنیای دیجیتالی دور می کند
اگر از چراغ های چشمک زن و صدای بوق و زنگ های دیجیتالی خسته شده اید یک کتاب بخوانید. وقتی یک کتاب خوب برای خواندن پیدا کنید، خود را غرق در مطالعه خواهید یافت و دیگر درگیر مسائل پیرامون نخواهید بود. هرچه بیشتر بخوانید بیشتر غرق در خواندن می شوید و دیگر توجهی به وسایل دیجیتالی که به ما التماس می کنند تا به آنها توجه کنیم نداریم.
مطالعه باعث می شود که اشتباهاتمان کاهش پیدا کند
با وجود اینکه هرگز به شما این پیشنهاد را نمی کنم که یک هدف را به کلّی فراموش کنید آن هم به خاطر ترس از انجام عملی اشتباه، اما باز این نکته را یادآور می شوم که باید احتیاط لازم را به خرج دهید. با کمک کتاب شما می توانید خرد عمیق و وسیعی بدست آورید و اشتباهات کمتری مرتکب شوید.
در حین مطالعه، شما با مطالب غافلگیر کننده و مفیدی روبرو می شوید
وقتی شما کتاب ها را به عنوان منابع اطلاعات مطالعه می کنید، ممکن است چیزهایی بیاموزید که اصلاً بدنبال آنها نبوده اید. شما ممکن است مسائل اقتصادی را با خواندن کتاب های رمان بیاموزید. به طور کلّی این غیر ممکن نیست که مسائل خارج از موضوع کتاب را در یک کتاب بیابیم.
مطالعه کسالت را کاهش می دهد
هر وقت که احساس کسالت کردید، فقط کافی است که یک کتاب با موضوع مورد علاقه خود را بردارید و بخوانید. خواهید دید که کسالت شما بر طرف می شود.
نوشتن یک مقاله ساده است،اما جذب کردن خواننده کمی دشوار.امروزه شما در اینترنت میتوانید مقاله های مختلف و گوناگونی را پیدا کنید و بخوانید اما با این حال شما فقط جذب چند مقاله میشوید.مقاله هایی که دارای تکنیک خوب و محتوای خوب هستند.
همه مردم میتوانند مقاله بنویسند اما نوشتن یک مقاله جذاب نیازمند کمی تامل و تکنیک است. شما باید ایده ها و افکار خود را جمع بندی کنید و شروع به نوشتن یک مقاله کنید.جذب شدن خواننده آسان است.شما باید بتوانید پاراگراف های بزرگ را به پاراگرافهای کوچکتر تبدیل کنید. یک پاراگراف بزرگ مانع بزرگی است،خواننده شما قبل از اینکه به قسمتهای جذاب و ارزشمند مقاله شما برسد بدلیل وجود مانع یعنی یک پاراگراف بزرگ دست از خواندن میکشد و یک مقاله دیگر را مطالعه میکند.
شما به یک جمله کوتاه و موثر نیاز دارید.اولین پاراگراف میتواند شامل یک یا دو جمله جذاب و گیرا باشد. با جمله ایی که کوتاه و آسان است شروع کنید.به خواننده خود ثابت کنید که برای وقت و خود او ارزش بالایی قایل هستید. با اینکار میتوانید آنها را بصورت ناخودآگاه تشویق به خواندن جملات بعدی کنید.
بطور کامل پاراگرافهای خود را کوتاه کنید
شما چند پاراگراف را خوانده اید و جذب آن نشده اید؟صادق باشید،شما چندبار خواننده خود را از دست داده اید؟اگر شما بیش از حد توضیح دهید خواننده خود را خسته و کسل میکنید و در نهایت او را از دست میدهید.
از سوی دیگر پاراگرافهای کوتاه مبهم هستند،آنها برای خواننده آسان هستند و او احساس بهتری پیدا میکند.خوانندگان صفحه خود را بالا پایین میکنند تا متن دلخواه خود را پیدا کنند.بنابراین پاراگرافها باید بگونه ایی باشند که دارای اطلاعات مفید،مختصر و جذاب باشند که خواننده را وادار به خواندن بیشتر کند.باید به خوانندگان خود فضا برای رویا پردازی بدهید.
داشتن فضای خالی بین کلمات،مانند نفس کشیدن بین صحبت کردن است.
کوتاه به این معنا نیست که مقاله شما نمیتواند زیبا،پرمعنا و سبک باشد.اشتباه نکنید،باید کوتاه باشد اما نباید معنا و مفهوم خود را از دست بدهد.هنگامی که شما کوتاه مینویسید،کلمات شما بی معنا و بی ارزش نمیشوند بلکه قدرت میگیرند.
پس برای نوشتن یک مقاله خوب شما باید ذهن خود را آزاد بگذارید و بر روی کلمات و جملات خود تمرکز کنید.خواندن کتابهایی دارای قلم قوی هستند میتواند به شما در این زمینه کمک کند.
شش نکته طلایی برای نوشتن
نوشتن
کم نیستند افرادی که دوست دارند بنویسند اما نمیدانند از کجا شروع کنند و از که راهنمایی بگیرند. چه کسی بهتر از نویسندههای مشهور میتواند راههایی پیش پای نوقلمها بگذارد؟
به گزارش ایسنا، هریک از نویسندهها راه و روش مختص خودشان را برای نوشتن دارند، اما در همین وادی هم یکسری اصول ثابت وجود دارد که میتواند به پیشروی بهتر تازهکارها کمک کند.
«هافینگتون پست» در این گزارش شش راهنمایی کوتاه به علاقهمندان به نویسندگی را اینگونه توضیح داده است:
رد شدن از سد صفحه خالی
«چارلز بوکوفسکی» میگوید: من مینویسم چون خودش میآید. بعد باید بابت آن به من پول بدهند؟
برخلاف «بوکوفسکی»، نوشتن برای بسیاری اینقدر هم ساده نیست. نوشتن انرژی ذهنی و فعالیت زیادی از حافظه آدم میطلبد و اگر سعی کنید در نوشتارتان صادق و باز باشید، احساس آسیبدیدگی هم میکنید. نوشتن به تنهایی، فعالیت دشواری است. اگر درد نشان دادن اثر به دنیا و تحمل بار قضاوت دیگران را هم به آن اضافه کنیم، به راحتی به سمت ترک این وادی پیش میروید. راه حلی که برای این مشکل توصیه میشود چندان ساده نیست، اما به شدت تأثیرگذار است: به خودتان اجازه بد نوشتن بدهید و فقط دست به کار شوید.
«آنه لموت» نویسنده، مقاله جالبی درباره اینکه چرا چرکنویس نویسندهها اینقدر افتضاح است، نوشته و در آن آورده است: من نویسندگان بسیار بزرگی را میشناسم، نویسندگانی که دوستشان دارید، زیبا مینویسند و پول خوبی درمیآورند و حتی یکی از آنها به صورت روتین با احساس اشتیاق و اعتماد به نفس فراوان نمینویسد.
مطمئن باشید حتی یکی از آنها هم در چرکنویس اولش باشکوه نمینویسد. خیلی خب، یکی از آنها اینطوری است، اما ما آن را خیلی دوست نداریم.
مقاله «آنه» احساس خوبی درباره نوشتن در تازهکارها پدید میآورد. او به وضوح توضیح میدهد که تمام نویسندگان بزرگ با اولین دستنوشتههای خود درگیر هستند. بنابراین از بزرگترین سد که همان صفحههای سفید است عبور کنید و فقط بنویسید.
اصلا نترسید که چرکنویستان ممکن است بد از کار دربیاید. ممکن است این اتفاق بیفتد اما اشکالی ندارد. تقریبا تمام نوشتههای خوب با نسخههای اولیه بد شروع میشوند. شما باید از جایی شروع کنید.
با نوشتن، نوشتن هر چیزی روی کاغذ شروع کنید.
کلیشهها را به باد بسپارید
کلیشهها را فراموش کنید! البته اگر عملی کردن آن هم به راحتی گفتنش باشد. کلیشهها ما را در برگرفتهاند و به طرز تعجبآوری اجتناب از آنها کار سختی است. کلیشهها عبارتهای بیمزه و تکراری هستند که خوانندگان شما را به هیجان نمیآورند و موجب تشویق و تأثیرگذاری روی آنها نمیشوند.
کلیشهها زبان ما را در هر دو بُعد کلامی و نوشتاری تحت تسلط خود درآوردهاند. دلیلش این است که ما دائم آنها را میشنویم بنابراین وقتی میخواهیم خودمان را بیان کنیم آنها اولین عباراتی هستند که به ذهن ما میآیند.
دقیقا مشکل هم همین است: کلیشهها بارها و بارها به گوش ما خوردهاند و ما نه آنها را به افکار و اجسام بهخصوص پیوند میدهیم و نه بسیاری از افکار و اجسام را به آنها. واقعیت این است که کلیشهها آنچنان عام هستند که میتوانید آنها را به هر ایدهای نسبت دهید و خنثیشان کنید. این مسأله ربط زیادی به این دارد که ما موقع خواندن، کلمات و عبارات را چگونه درک میکنیم. هر چه با یک اصطلاح یا عبارت آشناتر باشیم، بیشتر موقع مطالعه سعی میکنیم آن را نادیده بگیریم.
بهترین راه برای جلوگیری از این مشکل، استفاده از زبانی دیگر برای توضیح مفاهیم آشناست. این، نوعی تعادل برقرار کردن دقیق است که نه متن آنقدر متفاوت باشد که خواننده مفهوم شما را درک نکند و نه اینکه آنچنان آشنا باشد که کارتان خستهکننده شود. به بیانی دیگر، خواننده باید احساس کند مفهوم شما جدید اما معتبر است.
شبیه حرف زدن بنویسید
تنها از طریق نوشتن و نه رویاپردازی است که میتوانیم سبک نوشتاری خود را ارتقا دهیم. «پی. دی. جیمز» رماننویس و «المور لئونارد» فیلمنامهنویس به خوبی از اهمیت خوانندهها آگاه بودند. «لئونارد» هرگز اجازه نمیداد «خوب» نوشتن، راه روایت یک قصه عالی و درگیر کردن خوانندهها را سد کند. او میگوید: اگر متن شبیه نوشتهها باشد، دوباره مینویسمش.
نوشتن مثل حرف زدن، آنقدر که به نظر میرسد آسان نیست.
«کورت ونهگات» در فهرست قوانین نوشتن با سبک توضیح میدهد که وقتی به روش صحبت کردنش مینویسد، نتیجه بهتری میگیرد: «من به شخصه فهمیدهام که وقتی شبیه فردی از ایندیاناپلیس که خودم هستم مینویسم، بیش از همیشه به خودم اعتماد دارم و دیگران هم همینطور.
«لئونارد» در این زمینه راه حل خوبی پیشنهاد میدهد: تصور کنید همانطور که دارید تایپ میکنید، فردی روبهرویتان نشسته و در حالی که شما دارید با او حرف میزنید، در حال نوشتن است.
از کلمات کوتاه، جملات کوتاه و پاراگرافهای کوتاه استفاده کنید
وقتی مثل حرف زدن مینویسید، تمایلتان به استفاده از جملات بلندتر، که گاهی طول آنها به یک پاراگراف هم میرسد، بیشتر میشود. اما یکی از مزیات نوشتن این است که میتوانید پیش از اینکه پیامتان به مخاطب برسد، آن را ویرایش کنید.
«دیوید اوگیلوی» اسطوره تبلیغات که خیلی به سر اصل مطلب رفتن بدون تلف کردن وقت، علاقهمند بود، گفته: از کلمات، جملات و پاراگرافهای کوتاه استفاده کنید.
هرگز درباره یک موضوع بیش از دو صفحه ننویسید. این نکته کمتر به ویراستاری و بیشتر به سادهنگاری مربوط است. تا آنجا که میتوانید، سریع سر موضوع اصلی بروید و هر چه سادهتر بنویسید.
درباره استفاده از زبان هم یادتان باشد: «ویلیام شکسپیر» و «جیمز جویس» که از بزرگترین استادان زبان بودند هر چه موضوعشان سطح بالاتر بود، از زبان کودکانهتری استفاده میکردند؛ «هملت» شکسپیر میپرسد: «بودن یا نبودن؟ مسأله این است.» به همین سادگی!
«کورت ونهگات» هم میگوید: طولانیترین کلمه، سه حرف دارد.
با گذر زمان کمتر بنویسید، نه بیشتر
و حالا نوبت به ویرایش میرسد. شاید مهمترین چیزی که بتوان درباره نویسندگی آموخت، نقش ویرایش هستهای در فرآیند نویسندگی خوب است. «جف گوینز» میگوید: کمتر بنویسید، نه بیشتر.
وقتی با مسأله شروع کردن و چرت و پرت نوشتن کنار آمدید، میفهمید که بیشتر فرآیند نوشتن به ویرایش مربوط میشود. در واقع نوشتن یک مطلب کوتاه بیشتر از شما زمان میبرد. شما میبینید که دوبرابر وقتی که برای نوشتن صرف کردهاید، برای ویرایش لازم دارید.
داشتن فردی که کارتان را بخواند و بتواند در این مرحله کمکتان کند، خیلی خوب است. بلند خواندن نوشتهها و ویرایش کردن مرحله به مرحله آن هم همینقدر مفید واقع میشود.
از همه مهمتر لازم است که از فرآیند نوشتار کمی فاصله بگیرید و کلاه ویراستاری سر خود بگذارید. چرکنویستان را تا حد ممکن از دید بیرونی نگاه کنید و از خود بپرسید: پیام را واضح رساندهاید؟ کوتاهترین واژهها را به کار گرفتهاید؟ از سادهترین کلمات و جملات استفاده کردهاید؟
«کورت ونهگات» نویسنده «سلاخخانه شماره پنج»، یک قانون طلایی دارد که موقع ویرایش میتوانید آن را آویزه گوشتان کنید؛ اگر جملهای، حتی خیلی عالی، کارکردی مفید و نو در روشن شدن موضوعتان ندارد، بیرون بکشیدش.
به نوشتن ادامه دهید، حتی وقتی درد دارد
آخرین و مهمترین نکته این است: حتی در مواقعی که گیر کردهاید و هیچ ایدهای به ذهنتان نمیرسد، به نوشتن ادامه دهید و خواهید دید آنچه پیش میآید یکی از بهترین راهها برای خلق یک داستان خوب است.
«جف گوینز» در اینباره میگوید: راز خوب نوشتن، تمرین است. اگر بخواهید در هر کاری موفق باشید، باید تمرین کنید. باید کارتان را جوری قاعدهمند کنید که وقتی دوست هم ندارید، بنویسید و زمانی که کافی است، دست از کار بکشید.
کتاب خواندن باعث فعالیت و رشد مغز میشود.همانگونه که بدن نیاز به پرورش دارد،مغز نیز به پرورش دارد و تنها با کتاب خواندن میتوان آن را پرورش داد.
در زندگی های روزمره امروزی که زندگی ها تحت تاثیر تکنولوژیهای پیشرفته قرار گرفته است و روز به روز در حال توسعه و به روز رسانی است،کتاب درکناری گذاشته شده است در صورتی که کتاب خواندن باعث میشود مغز، همواره به فعالیت خود ادامه دهد و قویتر شود.کتاب خواندن مخصوصا در سنین بالا از بعضی از بیماریها جلوگیری میکند.
کتابها، به کودکان ما برای یادگیری و درک بهتر مطالب در زمانی که آغاز به مدرسه رفتن میکنند کمک شایانی میکند زیرا آنها را با کلمات جدید بسیاری آشنا کرده و کمک میکند که بتوانند جملات پیچیده تری را درک کنند و آنها را علاقه مند به کتاب خواندن میکند.
چگونه زمانبندی کنیم؟
اگر زمانتان محدود است و به شما این اجازه را نمیدهد که کتاب خواندن را در کارهای روزانه خود بگنجانید پیشنهاد ما این است که در راه کتاب بخوانید.برای مثال:مسیر رفت و برگشت تا محل کارتان،اگر با وسایل حمل و نقل عمومی میروید میتواند زمان مناسبی باشد برای مطالعه.
اگر شما یک مادر یا پدر هستید میتوانید هنگامی که فرزند خود را به پارک میبرید و بر روی نیمکتهای پارک مینشینید از زمان بدست آمده استفاده کنید و کتاب بخوانید.
اگر شخصی هستید که زیاد سفر میکنید،میتوانید از زمانی که در راه هستید بهترین استفاده را کنید و کتاب بخوانید.شما میتوانید در مسیرهای کوتاه مقاله های کوتاه و در مسیرهای طولانی مقاله های طولانی را بخوانید.
هر شخص باید برای مطالعه خود زمانی را در روز در نظر بگیرد.مثلا یک زن خانه دار میتواند بعد از صرف صبحانه و رفتن همسر و فرزندان 30 دقیقه از وقت خود را به مطالعه اختصاص دهد و اگر اینکار را هرروز تکرار کند ناخودآگاه کتاب جزو روزمره او میشود.
شما میتوانید با برنامه ریزی دقیق و صحیح از کتاب خواندن در کنار کارهای روزمره خود لذت ببرید.
کتابها میتوانند تاثیر مثبتی بر روی شخثیت،عواطف و احساسات ما بگذارند.پس پیشنهاد ما این است که کتابی را انتخاب کنید که مناسب شماست.
شما میتوانید برای انتخاب کتاب خوب از گروه هایی که در شبکه های اجتماعی فعالیت دارند و روزانه کتابی را معرفی و تحلیل میکنند استفاده کنید و با خواندن نظرات کاربران آنها کتاب مورد نظر خود را انتخاب کنید.
پس،خواندن کتاب در هر زمانی ممکن است،تنها خودمان باید بخواهیم.
چگونه می توانیم "کتاب" را وارد زندگی روزمره خود کنیم؟
تحقیقات میدانی انجام گرفته در سالهای اخیر ثابت کرده که کتابهای صوتی در کشورهای مختلف سرانه مطالعه را بهبود بخشیده است.
به نقل از ردآنلاین - آمارهای رسمی در بسیاری از کشورها حاکی از کاهش سرانه مطالعه در بین اقشار مختلف است. در فرهنگهای مختلف کاهش مطالعه دلایل گوناگونی دارد که بحث درباره آن در حوصله این مقاله نمیگنجد. بسیاری از کارشناسان راهحلهای زیادی برای بیشتر کردن سرانه مطالعه پیشنهاد میکنند که اگر تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی مردم کشورهای مختلف را نادیده بگیریم، نکات پیشنهادی اینجا ممکن است برای همه مفید باشد.
لیجا کروسواتی، رئیس انتشارات «بوکچویس» انگلستان نکاتی را مطرح کرده که ممکن است برای وارد کردن بیشتر مطالعه در فعالیتهای روزمره مفید باشد:
- زمان استراحت و مطالعه خود را بیابید
هر فرد در زندگی خود دارای زمانهای مشخصی برای استراحت و مطالعه است که ممکن است برای دیگران مناسب نباشد. پس بهتر است این زمانها را برای خود پیدا کنید و سعی کنید در آن زمانها مطالعه کنید. البته این قضیه آنقدرها هم ساده به نظر نمیرسد. این زمان شاید برای کسی اول صبح باشد و برای شخص دیگری موقع خواب مناسب است.
- در مصرف تکنولوژی منطق و تعادل داشته باشید
استفاده از یک دستگاه کتابخوان الکترونیک یا تلفن همراه با صفحه مناسب، تا حدودی مشکلات مربوط به دسترسی کتاب را رفع میکند ولی باید حواستان باشد که این وسایل الکترونیکی به ابزارهای دیگری نیز مجهز هستند و ممکن است اعتیاد به این ابزارها شما را از خواندن کتاب غافل کند.از همین رو در استفاده از این ابزار تعادل را رعایت کنید و وقتی از چند وسیله الکترونیکی استفاده میکنید، بهتر است فضای ذخیره شما به صورت آنلاین باشد تا کتابهای ذخیره شده سریعتر در دسترس قرار بگیرند.
- در مصرف تکنولوژی منطق و تعادل داشته باشید
استفاده از یک دستگاه کتابخوان الکترونیک یا تلفن همراه با صفحه مناسب، تا حدودی مشکلات مربوط به دسترسی کتاب را رفع میکند ولی باید حواستان باشد که این وسایل الکترونیکی به ابزارهای دیگری نیز مجهز هستند و ممکن است اعتیاد به این ابزارها شما را از خواندن کتاب غافل کند.از همین رو در استفاده از این ابزار تعادل را رعایت کنید و وقتی از چند وسیله الکترونیکی استفاده میکنید، بهتر است فضای ذخیره شما به صورت آنلاین باشد تا کتابهای ذخیره شده سریعتر در دسترس قرار بگیرند.
- کتاب صوتی گوش کنید
تحقیقات میدانی انجام گرفته در سالهای اخیر ثابت کرده که کتابهای صوتی در کشورهای مختلف سرانه مطالعه را بهبود بخشیده است. گوش کردن به کتاب صوتی در مواقعی مثل سفر یا کارهای روزمره میتوان جایگزین مناسبی برای انواع چاپی و الکترونیک کتاب باشد.
-به صورت دسته جمعی و یا محفلی مطالعه کنید
بسیاری اوقات تنها کتابخواندن باعث کسل شدن یا افسردگی میشود پس در صورت ایجاد چنین شرایطی بهتر است به طور دستهجمعی به مطالعه کتاب بپردازید. بهتر است از باشگاههای فرهنگی یا محافل کتابخوانی شروع کنید. یا اینکه همراه خانواده یا دوستانتان کتاب بخوانید. هر ماه یک کتاب انتخاب کنید و برای یکدیگر بخوانید تا در کنار مسئله تنوع همه اعضای خانواده هم در آن مشارکت داشته باشند.
- در تمام ژانرها مطالعه کنید
در دوران معاصر تعداد نویسندگتن و کتابها دارای تنوع قابل توجهی هستند. اگر به یک موضوع یا ژانر خاصی علاقه دارید سعی کنید موضوعات دیگر را نیز فراموش نکنید. با انتخاب موضوعات و کتابهای سخت خودتان را به چالش بکشید و از راحت طلبی فاصله بگیرید. این تنوع باعث انگیزه بیشتر برای مطالعه کتابهای بیشتر خواهد شد.
آیا دوست دارید مطالعه کنید؟مطالعه یکی از کارهای مورد علاقه من است،خصوصا کتابهایی جز کتابهای داستانی.من دوست ندارم که زمان زیادی را صرف کتاب خواندن کنم،اما دوست دارم از زمان کتاب خواندن خود لذت ببرم.این فوق العاده است که شما میتوانید مطالب جدیدی درباره همه جهان بخوانید و راه های جدیدی را برای بهبود زندگی خود پیدا کنید.
زمان مطالعه که فرا میرسد، اصلی ترین مشکل این است که چگونه یک کتاب خوب را انتخاب کنید. هدف مطالعه و ارزشی که دارد هردو مهم هستند.کتاب نخوانید که فقط کتابی را خوانده باشید،مطالعه باعث بهبود زندگی شما میشود،به همین دلیل ضروری است که کتاب هایی را که میخوانیم ارزشش را داشته باشند.
برای پیدا کردن کتاب خوب،در اینجا دو مرحله را به شما پیشنهاد میکنیم:
کتابهای جالبی پیدا کنید که ارزش خواندن داشته باشند.
اطمینان حاصل کنید که کتابها واقعا ارزش خواندن دارند.
3 روش برای پیدا کردن کتاب هایی که ارزش خواندن دارند.
بررسی کردن لیست آمازون
شما در سایت آمازون میتوانید لیستی از کتابها پیدا کنید.بررسی لیست آمازون کاری است که من هر هفته انجام میدهم.من یک پوشه در کامپیوتر خود دارم که شامل لیست کتابهایی است که میخواهم آنها را بررسی کنم.من هفته ایی یک بار به سایت آمازون سر میزنم و لیست کتابهای خود را با سایت بررسی میکنم.با انجام اینکار نه تنها میتوانم کتابهای جالبی را پیدا کنم بلکه میتوانم در دنیای کتاب خود را بروز نگه دارم.
کتاب هایی را پیدا کنید که مشابه کتابهایی باشد که شما دوست دارید
علاوه بر لیست ها ،آمازون دارای یک ویژگی خوب دیگر نیز هست و آن این است که به شما کمک میکند تا کتابهای دیگری را که شما ممکن است با توجه به کتاب مورد علاقه خود دوست داشته باشید پیدا کنید.فقط کافی است برای اینکار از صفحه کتاب مورد علاقه خود دیدن کنید و نظرات کاربران را درباره کتاب بخوانید.شانس خوبی است برای اینکه بتوانید کتاب جالبی را که دنبالش هستید پیدا کنید.
توصیه های آمازون را ببینید
یکی دیگر از ویژگی های مفید سایت آمازون،توصیه های شخصی اوست.برای اینکار کافی است وارد حساب آمازون خود شوید.آمازون طبق اطاعاتی که شما درباره کتابهای مورد علاقه خود در اختیارش گذاشته اید به شما کتاب هایی را پیشنهاد میدهد.
چطور یک کتاب خوب انتخاب کنیم